تکامل جامعه بشری >4
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

 ابداع نخستين ماشين چاپ  

     در واقع اختراع ماشين چاپ بود که زمينه را براي رسيدن انسان به عصر جديد آماده کرد، چاپ يا صنعت چاپ سابقه‌ي درازي ندارد و زمان پيدايش آن نه هزاران سال بلکه چند صد سال بيشتر نمي‌گذرد. اما درباره‌ي اين که ابداع چاپ به ابتدايي‌ترين صورت خود چه زماني و در کجا آغاز شد ، هنوز نظر واحد و قاطعي وجود ندارد. اگر شما در اروپاي 500 سال پيش زندگي مي‌کرديد، ترديدي نداشته‌ايد که چاپ در دهه‌ي 1450 يعني در حدود 550 سال پيش در شهر "ماينز"( ماينس) در آلمان آغاز شد.

     اما آنچه اروپائيان آن زمان نمي‌دانستند اين بود که فن چاپ صد‌ها سال پيش از پيدايش و توسعه‌ي آن در اروپا، در آن سوي جهان در سرزمين چين رواج يافته بود. يک تاريخ مهم در دست داريم که سال 868 ميلادي است. و اين زماني است که اولين کتاب چاپي موجود تهيه شد. اين کتاب بي‌نظير را به صورت يک طومار به طول تقريبي 10 متر درست کردند، يک متن بودايي است، با عنوان "سوتراي الماس"، سوترا کلمه‌اي است "سانسکريت" به معناي رشته ، قاعده ، آيين يا حکمت.

    اولين کتاب چاپ شده‌اي که در دست داريم نه در آلمان قرن 15 ميلادي بلکه در چين در قرن نهم ميلادي تهيه شده بود. اين کتاب در سال 868 ميلادي تهيه شده و اولين کتاب چاپ شده است که امروز در دست داريم.

     مردي به نام "يو هانس گوتنبرگ"چند سالي به تجربه در زمينه‌ي ابداعات مختلف مشغول بود و در اواسط دهه‌ي 1450 ميلادي تلاش‌هاي او با تکميل يک طرح بزرگ به ثمر رسيد. اين طرح چاپ تمامي کتاب مقدس در دو جلد بزرگ بود.

     براي مدتي دراز اروپائيان تصور مي‌کردند که اين کتاب مقدس اولين کتاب چاپ شده‌ي جهان است. ولي اکنون ما مي‌دانيم که اين تصور درست نيست. اما چيزي که هنوز معلوم نشده، اين است که آيا فن  چاپ در اروپا کاملا" مستقل از هر جايي ديگر ابداع شد يا اينکه اين فن آن‌قدر تدريجي و آهسته از چين به نقاط ديگر جهان رفت که اروپايي‌ها بدون اينکه منشا و مبدا فن چاپ آگاه باشند، آن را دنبال کردند؟

     اما يک ابداع مهم ديگر هست که با فن چاپ ارتباط دارد و ما با قاطعيت مي‌دانيم که از چين به نقاط ديگر جهان رفته است. کاغذ که يکي از چيزهاي ضروري در کار چاپ است، از شرق به غرب رفته و اين واقعيت را با مدارک کافي مي‌توانيم نشان دهيم. کار چاپ احتياج به کاغذ دارد. احتياج به وسيله‌اي دارد که بتوانيم آن را به آساني و با هزينه‌ي کم توليد کنيم. وسيله‌اي که بشود متن مورد نظر را روي آن چاپ کرد. کاغذ سازي تکنولوژي يا فن پيچيده‌اي است، که مراحل متعدد و مختلفي دارد.  شکي نيست که بدون بهره‌گيري از کار چيني‌ها در تهيه‌ي کاغذ، کتاب مقدس چاپ "گوتنبرگ" مدت بسيار درازي به تاخير مي‌افتاد.

     کاغذ يکي از ابداع‌هاي چيني‌هاست. در واقع تنها ابداعي است که مي‌توانيم انتقال آن از چين به سرزمين‌هاي غربي را به ترتيب تاريخي نشان بدهيم. بطور خلاصه مي‌توانيم بگوييم که چيني‌ها در حدود سال 150 ميلادي يعني حدود  1850 سال پيش با استفاده از خمير پارچه، کاغذ توليد کردند. منظور از خمير پارچه اين است که منسوجات پنبه‌اي کهنه را ريز کنند و آن را به صورت خمير در آورند.

     در نبرد رود "تالاس" در سال 752 ميلادي عده‌اي از کاردان‌هاي چيني فن چاپ ،  به اسارت در مي‌آيند و آن‌هارا به بغداد مي‌برند. آن وقت فن کاغذ سازي در حيطه‌ي فرهنگ اسلامي گسترش پيدا مي‌کند.  بعد غربي‌ها کاغذ ساخت مصر را مي‌خرند و به کشور‌هاي خود مي‌برند.

     در اروپا و چين، مذهب، در اولين مراحل توسعه‌ي فن چاپ، تاثير زيادي داشت. مثلا" در چين معتقد بودند که نسخه‌برداري از تصوير بودا صواب دارد. اين اعتقادي بود که حتما" شامل نسخه‌برداري يا چاپ متون بودايي هم مي‌شد. اما در اروپاي غربي مقامات کليسا در ابتدا،حتي استفاده از کاغذ را ممنوع کردند. آن را ساخته‌ي کفار خواندند. معتقد بودند که پوست جانوران براي نوشتن کتاب مقدس ، تنها وسيله‌ي مناسب است. اين تعصب عجيب بيش از صد سال ادامه يافت. تا اين‌که کليسا استفاده از کاغذ براي چاپ کتاب‌هاي مذهبي را روا اعلام کرد.

     بين تکنيک چاپ که آن را اقتباس کردند و شيوه‌هاي توسعه‌ي اين فن ، تفاوت زيادي وجود داشت. اروپايي‌ها از همان ابتدا حروف فلزي جدا از هم بکار بردند. حال آنکه چيني‌ها از قطعه‌هاي چوب صاف استفاده مي‌کردند، که نوشته اول با دست روي آن‌ها کنده مي‌شد و به صورت نوعي کليشه در مي‌آمد. اول بايد متن را مي‌دادند به کسي که آن را با ظرافت و زيبايي، بنويسد. بعد متن نوشته را از رو ، بر يک لوحه از چوب ،قرص و محکم مي‌گذاشتند و جاهاي خالي دور حروف را مي‌کندند . به اين ترتيب کليشه‌اي ساخته مي‌شد که روي آن مرکب مي‌ماليدند، ورقه‌ي کاغذ را روي آن مي‌گذاشتند، بر آن فشار وارد مي‌کردند، و کاغذ، نوشته‌ي روي کليشه را به خود مي‌گرفت. اين روش تا قرن 19 ادامه پيدا کرد. به عبارت ديگر چيني‌ها بيش از 1000 سال، بدون هيچ تغييري از اين روش استفاده کردند. چون براي زبان و خط آن‌ها مناسب بود.

      گوتنبرگ شخصي بود که مدام در اين فکر بود که براي انجام دادن بعضي کارها، راهاي تازه و پيشرفته‌تري پيدا کند. به يک تعبير مي‌شود گفت که گوتنبرگ مهندس روش‌هاي فني بود. در واقع آن‌چه او اختراع و ابداع کرد، بسيار محدود بود. اما در عوض در زمينه‌ي استفاده از روش‌هاي موجود، براي مقاصدي کاملا" متفاوت و جديد ، راه‌هاي زيادي پيدا کرد. موفقيت گوتنبرگ زماني کامل شد که در اواسط دهه‌ي 1450 ميلادي اولين کتاب مقدس چاپي را منتشر کرد. در آن زمان اين کار موفقيت بسيار بزرگي بود. مخصوصا"از اين لحاظ که مي‌شد تعداد زيادي از اين کتاب معين را به صورتي تقريبا" يکسان تهيه کرد. اين روش، يعني تکثير کتاب از طريق چاپ، با دست نويسي کتاب، تفاوت اساسي داشت. در طي چند دهه، کتاب‌هاي چاپي ديگري که بيشتر آن‌ها شامل موضوعات مذهبي بود، انتشار يافت. رهبران کليسا هم به هراس افتاده بودند، هم تحت تاثير اين پديده‌ي شگفت قرار گرفته بودند. چون به زودي اهميت اين فن جديد در گسترش سريع اطلاعات را، در يافتند. امروز انقلابي که اينترنت بوجود آورده، در مقايسه با تغييرات و تحولاتي که حاصل رواج صنعت چاپ در 500 سال پيش در اروپا بود، پيشرفت چندان بزرگي نيست. با اين فن يعني چاپ حروف، انتشار کتاب بسيار آسان شده است. کارايي اين فن به اندازه‌اي زياد است. که اگر سه نفر فقط به مدت سه ماه کار کنند. مي‌توانند 300 نسخه از يک کتاب را به چاپ برسانند. اما اگر اين سه نفر مي‌خواستند که اين 300 نسخه را با دست و با استفاده از قلمي که از شاه پر غاز درست شده است، بنويسند، تمام عمرشان هم براي انجام رساندن اين کار کفايت نمي‌کرد.

     در اين مرحله از تاريخ چاپ، مقايسه‌ي پيدايش و توسعه‌ي آن در اروپا و در سرزمين چين مي‌تواند جالب توجه باشد. اروپا در اواخر قرن 15 ميلادي متشکل بود از کشور‌هاي اکثرا"کوچک که اغلب با هم در جنگ بودند. اما چين يک ابر قدرت بسيار بزرگ و داراي تشکيلات متمرکز بود.

     در ابتدا سرعت گسترش فن چاپ بسيار کم بود، مخصوصا" در 5 يا 6 سال اول. اما بعد واقعه‌اي پيش آ مد به اين معني که در شهر ماينز جنگ در گرفت و شهروندان ماينز از طرفي حمايت کردند که در جنگ بازنده شد و بسياري از آن‌ها مجبور به ترک وطن شدند. در اين واقعه چندين نفر از کساني که در کارگاه چاپ گوتنبرگ کار کرده بودند، از ماينز رفتند. بعضي از آن‌ها به ايتاليا کوچ کردند و صنعت چاپ در آن‌جا در حد يک فعاليت مهم بازرگاني گسترش يافت. به طوري که در يک شهر چاپخانه‌هاي بسيار زيادي داير شد. که مجموعا" در روز صدها کتاب چاپ مي کردند.

     اما در چين که از بسياري جهات هنوز پيشرفته‌ترين کشور جهان بود. فن چاپ به مدت 600 سال هيچ گونه تغيير و پيشرفتي پيدا نکرد. اين کشور داراي دوره‌هاي طولاني و نسبتا" با ثباتي از حکومت امپراطوري بوده، و در اين دوره‌ها اين سرزمين بسيار وسيع، با کنترل و نظارت شديد اداره مي‌شده است. 

     اما اروپا، که متشکل از تعداد زيادي کشورهاي کوچک و بزرگ بود. و اين کشورها با يکديگر روابط حسنه‌اي هم نداشتند؛ کنترل و نظارت بر چاپ و انتشار به مراتب دشوارتر از چين بود.

 

 به اين ترتيب پديده‌ي چاپ و انتشار در يک دوره‌ي صد ساله در اروپا، تاثيرش خيلي بيشتر از تمام آن 600 سالي بود که، در چين رواج داشت.

     در قرن هفتم ميلادي، فقط براي محاسبات يک نوع ماليات، دولت چين در حدود 500 هزار ورق کاغذ مصرف مي‌کرد. اگر همه‌ي انواع ديگر مالياتي که معمول بود، در نظر بگيريم، مقدار کاغذي که به وسيله‌ي حکومت مرکزي چين توليد و مصرف مي‌شد بي‌اندازه زياد بود. اما در اروپاي آن دوره هيچ يک از قدرت‌هاي حاکم نمي‌توانست مانندچين، تسلط و نظارت قاطعي داشته باشد. همين تعداد قلمروها، بي‌ثباتي و درگيري قدرت‌هاي کوچک با همديگر، در اروپا براي گسترش چاپ و انتشار، زمينه‌اي بسيار مساعد بوجود آورد. چون اروپا با توجه به کشور‌هاي متعدد و نهادهاي گوناگوني که داشت، انواع نظام‌هاي مختلف را در بر مي‌گرفت. افراد اين اختيار را داشتند، که به آساني از يک محل به محل ديگري که آن را مناسب‌تر مي‌دانستند، بروند. اگر کاري در يک محل ممنوع بود، ممکن بود که در محل ديگر مجاز باشد.

     اکنون ببينيم که چاپ و انتشار، چگونه وضع جهان را دگرگون کرد؟ در وحله‌ي اول چاپ و انتشار، موجب ترويج افکار و عقايدي شد که ما آن‌ها را با "رنسانس" مربوط مي‌دانيم. رنسانس به مفهوم احياي علاقه و توجه به آموختن و دانش، ابتدا در ايتاليا آغاز شد. ايتاليا کشوري بودکه پيش از نقاط ديگر اروپا ، فن چاپ و انتشار کتاب در آنجا رواج گرفت و توسعه‌ي زيادي پيدا کرد. مردم اين امکان را پيدا کرده بودند که درباره‌ي موضوعي معين با هم بحث کنند. مي‌دانستند که دارند درباره‌ي يک متن معين حرف مي‌زنند، مي‌دانستند که موضوع بحث شان مطلب معيني است، چون متن يا کتاب معيني را در مقابل خود داشتند. در تمام نسخه‌هايي که از آن متن يا کتاب وجود داشت، مثلا" يک تصوير معين تشريح مي‌شد. به عبارت ديگر کتاب حيطه‌ي تفکر را بسط و روشن و مشخص مي‌کرد. مي‌توان گفت که چاپ، موجب شد که يک جامعه‌ي علمي بين المللي بوجود بيايد. جامعه‌اي که افراد در آن مطمئن باشند يا نسبتا" مطمئن باشند که درباره‌ي موضوع معين و واحدي صحبت مي‌کنند و همين امر زمينه را براي پيشرفت و توسعه‌ي علم ، فلسفه و ادبيات آماده مي‌کند.

     ضمنا" چاپ و انتشار براي گسترش آموزش و سواد در جوامع، امري بنيادي بود. چين در اين زمينه چندين قرن از اروپا جلو بود. بسياري از صاحب نظران امروز بر اين عقيده‌اند که در چين، در مقايسه با ساير نقاط جهان، عده‌ي بيشتري از مردم از توانايي خواندن و نوشتن بهره‌مند مي‌شدند. و اين امر احتمالا"تا حد زيادي حاصل ارزاني کاغذ، ارزاني چاپ و بالاخره ارزاني کتاب بود. بالاخره با گسترش سواد و نشر افکار و عقايد از طريق چاپ، عده‌ي بيشتري از مردم مي‌توانستند در روند سياسي مشارکت پيدا کنند. بديهي است که اين جنبه از چاپ و انتشار مي‌تواند براي همه‌ي مردم جهان، مايه‌ي شادي و سعادت باشد. چاپ و انتشار به همان طريق که وسيله‌ي نشر عقايد و افکار سودمند و عالي مي‌شود، مي‌تواند وسيله‌ي نشر و عقايد و افکار زيان آور و نامطلوب هم باشد.    

     چاپ براي مردم موقعيتي کاملا" جديد به وجود آورد. به اين معني که مردم به کتاب و اطلاعات و علوم مختلف، دسترسي پيدا کردند. همين دسترسي به اطلاعات، اساسي‌ترين عامل براي مشارکت در تصميم گيري و ايفاي نقشي فعال در جامعه‌اي است که انسان در آن زندگي مي‌کند.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب